بالاخره جوابای کنکور آزاد هم اومد...انگار قرن ها گذشته.نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت.اما خوشحالم.نمی تونم نباشم.به خواسته ام رسیدم و بالاخره این انتظار مسخره هم تموم شد.
اول از همه یلدا بهم خبر داد. مترجمی زبان انگلیسی تهران..... بالاخره طلسم شکست..... خوشحالم.....خوشحالم.....خوشحالم........ (سعی می کنم که باشم٬حداقل به خاطر این هدیه ای که از خدا گرفتم!)
از اینکه فهمیدم تو رشته مورد علاقت قبول شدی خیلی خیلی خوشحالم... و از اینکه می بینم توی لحظه های خوشحالیت هم به یاد خدا هستی .... بازم بهت تبریک میگم همیشه بارانی باشی...
سلام .مبارکه قبولی........منم یه ساعت ژیش جواب کنکور آزاد رو گرفتم واسه دوستم قبول شده بود.......خدم هم موندم ............امسال باز برای دولتی بخونم؟؟؟؟؟ آژم
اول از همه دانشگاه قبول شدنت روبهت تبریک میگم دوم اینکه ایشالا از این دفه دیگه مطالب شاد ببینم تو وبلاگت غم و غصه مثل یه باتلاقه هر چقدر بیشتر توش دست و پا بزنی بیشتر غرق میشی :X
سلام باران خانم مهربون اول بهت تبریک میگم ... خوش به حالت ... من جواب کنکورمو دیدم ... تو روزی که برای قبول شدنت جشن گرفته بودی من ماتمه قبول نشدنم رو داشتم ... برا یه لحظه از دنیا خسته شدم ... یک سال درس خوندنم یه جا رو سرم خراب شد ... ولی دنیا بزرگ ... خدا هم بزرگتر اونه ... تصمیم گرفتم برا ساله دیگه جدی بخونم ... اگه اون چیزی رو که دوست داری بهش نرسیدی حداقل اون چیزی رو که داری لذتشو ببر ... باز هم میام
سلام:باران عزیز اگه از ته قلبم باهات حرف بزنم با ته قلبت حسش میکنی؟؟؟دوست خوبم که چقدر زود رنجی من به تمام مقدسات نمیخواستم تو رو برنجونم این مشکل دیرینه منه که در سخن گفتن هیچ مهارتی ندارم من اصلا به اجبار به تو جواب ندادم ونمیدم نمیدونم چرا این سوءتفاهم پیش اومده صد درصد اشتباه از طرف منه چون سابقه قبلی زیاد دارم اگه تورو میرنجونم یه پیغام،و فقط بگو آره من از وبت بیرون میرم برای همیشه مطمئن باش ولی بدون که من قصدم کمک به تو بود نه تحت اجباری مسخره،دوست داشتم راهی که من رفتم و با چند کلمه حرف نگذارم دوستم دوباره طی کنه اگه گفتم جنسیتت برام مهم نیست نه اینکه تو برام مهم نیستی،نمیدونم چرا؟؟؟نمیتونم منظورم و برسونم دلیلش همینه که من در نوشتن وگفتن هیچ مهارتی ندارم،کجای حرفم بوی منت داشت خوش مرام؟؟؟کجای حرفم بوی تحمیلی بودن تو را داشت ای عزیز؟؟کجای حرفم نشون داد که تو تهی هستی؟؟؟کجای حرفم بوی جدایی داشت؟؟؟کجای حرفم به تو فهماند که من میخوام به تو بگم تو من ونجات دادی؟؟؟کجای حرفم نشون داد من مجبورم که به تو جواب بدم؟؟؟من به هر کسی دوست نمگم نه به خاطر منت،به خاطر نامردهای موجود،تو دوست منی نه به خاطر منت که خودم وفقط خودم خواستم،چون تا به حال دوست دوران گرفتاری نداشتم،تو و میترا و ملیح و کمند که نمیدونم کجاست وسراب تلخ وبیتا بیوفا بهترین دوستان من هستید باور کن،من دعا کردم برای قبولیت توکنکور که خودت اینو ازم خواستی فقط به خاطر خودت،این روزا هرکسی با یه دختری ارتباط داره یه جورایی در حال حس و نقش و.......میخواستم فکر نکنی به خاطر جنسیتت به تو توجهم جلب شده،حتی التماست کردم بیا با هم بریم اونجایی که من،،فریاد،،میزنم تو نیآمدی،چطور میگی که...........ای وای از تو باشه.........من هم دوست داشتم قبولیتو موفقیتتو،هم از این حالت درآمدنتتو ببینم،باشه،مندوست داشتم دوست داشتنمودر لابلای سیم و کابل و تکنولوژی ومونیتور ببینی کاستی از من بوده من همیشه محکوم بودم تو که دوست خودمی اشکالی نداره دیگه باهات در ارتباط نیستم،متنهاتو میخونم ولی هیچ چیزی نمینویسم این یه داستان درام نیست واقعا چون دارن ناخواسته میرنجونمت فقط دیگه ازتو میخونم جواب نمیدم شاید یه روزی دوباره با هم صحبت کردیم........من قصدم کمک بود به کسی که دلم میخواست،تو نمیخواهی؟؟؟من شرمندم که رنجوندمت بدون اینکه دلم بخواد،من نمیخواستم برنجونمت به خدا فقط این چند روز رو تومتمرکز بودم حتی ایمیل بیتا رو که چند بار گفته بخون نتونستم بخونم،منتی نبود اشتباه نگیر من اگه بدونی چه گرفتاریی دارم شاید بهم حق بدی شاید.........................مهریــــــــــــــــــــــــــــــــــه میدونی چیه؟؟؟سکه دادن به شخصیت اول داستانم و میدونی یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تا بعد که خودت تایین کنی.............
سلام بر قطره های پاک باران.... کار من این شده است که بیایم به اتاق ام هر شام و به خاموشی ی خورشیدی دیگر کلماتی دیگر گریه کنم . گاه با خود می گویم : “سهم ما پنداری شادی نیست .............. من با شادی دوستام شادم. اختیار داری کیمیاگر وبلاگ خودته .روح جهان تو رو به وبلاگ من کشونده....
چه خوف ..منم خوشحالم ......خواهههرم دانشگاه ازاد قبول شد..هه هه هه ..وای هول شدم ...یه ساعته منتظرم این صفه وا شه نمیشه که ....سراسری هم بدک نداده بود ..یه رشته الکی اینجا ..ولی ازار یه رشته خوف اونجا ..هه هه هه ..خداروشکر عزیزم ..تو هم دیگه کارت درس شده ..وای خدا چقد خوفه ....آه ..(با اه حال کردی) فهلا عزیزم بابای
سلام ... تبریک میگم ... راستی خیلی هدیههای دیگه خدا به ما میده ... مواظب باشم(به خودم میگم) که دریابمشون و به خاطر همه هدیههاش ممنونش باشم و خرسند ... بازم تبریک میگم ... راستی من هم مشهد قبول شدم ... رفتم مشهد قول میدم به همه دوستام از جمله تو دعا کنم
در آن نیمه های سکوت که پاره پاره وجودم را جستجو مى کنم .درآن هنگام که آتش امید به روی دیدگانم سرد است.در آن هنگام که ابلیس پیرمست پاهای جوانم را زنجیر مرگ میکند.هنگامی که گیاه وجودم زیربارشلاق باران خم می شود و زمانی که حتى تکه ابرى در چشمانم نمی یابم تا کویر سوزان قلبم راسیراب کند در این تاریک ظلمت که دستی ناجی نمی یابم.از آن دوردستهای خیال نوری را می یابم که همچون کهربایی من را به سوی خویش می خواند.
سلام مرسی که به من سر میزنی ممنونم از لطفتان... می بخشین که چندی بود نیامده بودم. اپ کردم منتظر حضورتان هستم.
salam weblog e kheili jalebi dary be manam sar bezan tnx bye
سلام باران عزیز ... مرسی از کامنت زیبات ... و بهت تبریک می گم که تو کنکور قبول شدی ... کار سختیه.... ما که ازش در رفتیم D: P: ..
بازم سر بزن خوشحال میشم ... فعلا
مبارک باشه. اینم عیدی روز تولد عباس ؛) خیلی خوشحالم کردی. خیلییییییییییییییییییییییییی.ایشالا سراسری هم میاد اونم خبر خوب.
EEyyyyyyyyyyyyy vayyyyyyyyy azizam behet tabrikkkkkkk migam, manam in reshte ro doost dashtam va adabiyat ghabool shodam, khoobe gol khanoomi hamreshte shodim ye joorayi hooraaaaa khanoome daneshjoo tabrik, hesabi tabrik, hesabi khosh hal bash azizam, kheyli ha arezoo daran jaaye to bashan :) movafaght bashi hamishe
از اینکه فهمیدم تو رشته مورد علاقت قبول شدی خیلی خیلی خوشحالم... و از اینکه می بینم توی لحظه های خوشحالیت هم به یاد خدا هستی .... بازم بهت تبریک میگم همیشه بارانی باشی...
سلام .مبارکه قبولی........منم یه ساعت ژیش جواب کنکور آزاد رو گرفتم واسه دوستم قبول شده بود.......خدم هم موندم ............امسال باز برای دولتی بخونم؟؟؟؟؟ آژم
اول از همه دانشگاه قبول شدنت روبهت تبریک میگم دوم اینکه ایشالا از این دفه دیگه مطالب شاد ببینم تو وبلاگت غم و غصه مثل یه باتلاقه هر چقدر بیشتر توش دست و پا بزنی بیشتر غرق میشی :X
واقعا تبریک میگم امیدوارم سراسری هم قبول بشی...راستی کدوم واحد تهران را قبول شدی؟
سلامممممممممممممممم
خیلی خوشحال شدم
واقعا میدونم چی کشیدی ! چون پارسال همه ی اینها سر خودم اومده!
ولی امیدوارم در سراسری هم قبول بشی !
موفق باشی
سلام.شماهم که نیستی.به سلامتی اومدم ولی کمی کسالت دارم .برای سلامتی همه مریض هادعاکنید.منتظرمیلتون می مونم.
سلام باران خانم مهربون
اول بهت تبریک میگم ...
خوش به حالت ... من جواب کنکورمو دیدم ... تو روزی که برای قبول شدنت جشن گرفته بودی من ماتمه قبول نشدنم رو داشتم ... برا یه لحظه از دنیا خسته شدم ... یک سال درس خوندنم یه جا رو سرم خراب شد ... ولی دنیا بزرگ ... خدا هم بزرگتر اونه ... تصمیم گرفتم برا ساله دیگه جدی بخونم ...
اگه اون چیزی رو که دوست داری بهش نرسیدی حداقل اون چیزی رو که داری لذتشو ببر ...
باز هم میام
سلام:باران عزیز اگه از ته قلبم باهات حرف بزنم با ته قلبت حسش میکنی؟؟؟دوست خوبم که چقدر زود رنجی من به تمام مقدسات نمیخواستم تو رو برنجونم این مشکل دیرینه منه که در سخن گفتن هیچ مهارتی ندارم من اصلا به اجبار به تو جواب ندادم ونمیدم نمیدونم چرا این سوءتفاهم پیش اومده صد درصد اشتباه از طرف منه چون سابقه قبلی زیاد دارم اگه تورو میرنجونم یه پیغام،و فقط بگو آره من از وبت بیرون میرم برای همیشه مطمئن باش ولی بدون که من قصدم کمک به تو بود نه تحت اجباری مسخره،دوست داشتم راهی که من رفتم و با چند کلمه حرف نگذارم دوستم دوباره طی کنه اگه گفتم جنسیتت برام مهم نیست نه اینکه تو برام مهم نیستی،نمیدونم چرا؟؟؟نمیتونم منظورم و برسونم دلیلش همینه که من در نوشتن وگفتن هیچ مهارتی ندارم،کجای حرفم بوی منت داشت خوش مرام؟؟؟کجای حرفم بوی تحمیلی بودن تو را داشت ای عزیز؟؟کجای حرفم نشون داد که تو تهی هستی؟؟؟کجای حرفم بوی جدایی داشت؟؟؟کجای حرفم به تو فهماند که من میخوام به تو بگم تو من ونجات دادی؟؟؟کجای حرفم نشون داد من مجبورم که به تو جواب بدم؟؟؟من به هر کسی دوست نمگم نه به خاطر منت،به خاطر نامردهای موجود،تو دوست منی نه به خاطر منت که خودم وفقط خودم خواستم،چون تا به حال دوست دوران گرفتاری نداشتم،تو و میترا و ملیح و کمند که نمیدونم کجاست وسراب تلخ وبیتا بیوفا بهترین دوستان من هستید باور کن،من دعا کردم برای قبولیت توکنکور که خودت اینو ازم خواستی فقط به خاطر خودت،این روزا هرکسی با یه دختری ارتباط داره یه جورایی در حال حس و نقش و.......میخواستم فکر نکنی به خاطر جنسیتت به تو توجهم جلب شده،حتی التماست کردم بیا با هم بریم اونجایی که من،،فریاد،،میزنم تو نیآمدی،چطور میگی که...........ای وای از تو باشه.........من هم دوست داشتم قبولیتو موفقیتتو،هم از این حالت درآمدنتتو ببینم،باشه،مندوست داشتم دوست داشتنمودر لابلای سیم و کابل و تکنولوژی ومونیتور ببینی کاستی از من بوده من همیشه محکوم بودم تو که دوست خودمی اشکالی نداره دیگه باهات در ارتباط نیستم،متنهاتو میخونم ولی هیچ چیزی نمینویسم این یه داستان درام نیست واقعا چون دارن ناخواسته میرنجونمت فقط دیگه ازتو میخونم جواب نمیدم شاید یه روزی دوباره با هم صحبت کردیم........من قصدم کمک بود به کسی که دلم میخواست،تو نمیخواهی؟؟؟من شرمندم که رنجوندمت بدون اینکه دلم بخواد،من نمیخواستم برنجونمت به خدا فقط این چند روز رو تومتمرکز بودم حتی ایمیل بیتا رو که چند بار گفته بخون نتونستم بخونم،منتی نبود اشتباه نگیر من اگه بدونی چه گرفتاریی دارم شاید بهم حق بدی شاید.........................مهریــــــــــــــــــــــــــــــــــه میدونی چیه؟؟؟سکه دادن به شخصیت اول داستانم و میدونی یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تا بعد که خودت تایین کنی.............
سلام بر قطره های پاک باران....
کار من این شده است
که بیایم به اتاق ام هر شام
و به خاموشی ی خورشیدی دیگر
کلماتی دیگر گریه کنم .
گاه با خود می گویم :
“سهم ما
پنداری
شادی نیست ..............
من با شادی دوستام شادم. اختیار داری کیمیاگر وبلاگ خودته .روح جهان تو رو به وبلاگ من کشونده....
سلام
سلام باران جون
امیدوارم که این خوشی تا اخر عمر دوام داشته باشه
تبریک میگم
منتظرت هستم
بای تا های
سلام باران جون
خیلی خیلی خوشحال شدم......بهت تبریک میگم
امیدوارم در دانشگاه هم موفق باشی چون تازه دانشگاه هنوز اول راهه
موفق باشی.......فعلا
چه خوف ..منم خوشحالم ......خواهههرم دانشگاه ازاد قبول شد..هه هه هه ..وای هول شدم ...یه ساعته منتظرم این صفه وا شه نمیشه که ....سراسری هم بدک نداده بود ..یه رشته الکی اینجا ..ولی ازار یه رشته خوف اونجا ..هه هه هه ..خداروشکر عزیزم ..تو هم دیگه کارت درس شده ..وای خدا چقد خوفه ....آه ..(با اه حال کردی) فهلا عزیزم بابای
سلام عزیزم وب سایتت واقعا جالب شده منم اپدیت کردم اگه خواستی یه سر بزن
سلام...مبارکه...شیرینی کی می دی.....
یادم نبود...من ایمیل نزده بودم....در ضمن من به روزم
سلام
من هم ازاد قبول شدم هم سراسری
ازاد مهندسی کامپیوتر تهران جنوب
ولی من سراسری رو رفتم !!!!
سلام
من هم ازاد قبول شدم هم سراسری
ازاد مهندسی کامپیوتر تهران جنوب
ولی من سراسری رو رفتم !!!!
سلام ... تبریک میگم ... راستی خیلی هدیههای دیگه خدا به ما میده ... مواظب باشم(به خودم میگم) که دریابمشون و به خاطر همه هدیههاش ممنونش باشم و خرسند ... بازم تبریک میگم ... راستی من هم مشهد قبول شدم ... رفتم مشهد قول میدم به همه دوستام از جمله تو دعا کنم
سلام اول!! تبرییییییک ! تبرییییییییییک! تبرییییییییییییییییییییک!! خوشحال شدم منم قبول شدم ولی شاید سال دیگه !! پست ورزشیم اپ شده!! موفق باشی
مبارک باشه بانو . امیدوارم همیشه موفق تر از قبل باشی .
سلام
جدا تبریک میگم. امیدوارم همه به اهدافشون برسن. مبارکت باشه...خدا کنه وقتی نتایج سراسری هم بیاد همین قدر خوشحال بشی.
موفق باشی
ذهن زیبا
در آن نیمه های سکوت که پاره پاره وجودم را جستجو مى کنم .درآن هنگام که آتش امید به روی دیدگانم سرد است.در آن هنگام که ابلیس پیرمست پاهای جوانم را زنجیر مرگ میکند.هنگامی که گیاه وجودم زیربارشلاق باران خم می شود و زمانی که حتى تکه ابرى در چشمانم نمی یابم تا کویر سوزان قلبم راسیراب کند در این تاریک ظلمت که دستی ناجی نمی یابم.از آن دوردستهای خیال نوری را می یابم که همچون کهربایی من را به سوی خویش می خواند.
سلام مرسی که به من سر میزنی ممنونم از لطفتان... می بخشین که چندی بود نیامده بودم. اپ کردم منتظر حضورتان هستم.
سلام باران جون مرسی از اینکه لینک من رو هم گذاشتی خیلی خوشحال شدم با ارزوی روزهای خوب وخوش برای شما
چشم به راهتان هستم بای تا های
وای ایول تبریک میگم
خوشحال باش و قدر این زمان شیرین و تو زندگیت بدون
پس کو قرار بود آپ کنی؟؟!!