ای شب به پاس صحبت دیرین خدای را
با او بگو حکایت شب زنده داریم
با او بگو چه می کشم از درد اشتیاق
شاید وفا کند بشتابد به یاریم
ای دل چنان بنال که آن ماه نازنین
آگه شود ز رنج من و عشق پاک من
با او بگو که مهر تو از دل نمی رود
هرچند بسته مرگ کمر به هلاک او
ای شعر من بگو که جدایی چه می کند
کاری بکن که در دل سنگی اش اثر کنی
ای چنگ غم کز تو جز ناله برنخواست
راهی بزن که ناله از این بیشتر کنی
ای آسمان به سوز دل من گواه باش
کز دست غم به کوه و بیابان گریختم
داری خبر که شب...ههمه شب دور از آن نگاه
مانند شمع سوختم و اشک ریختم
ای روشنان عالم بالا ستاره ها
رحمی به حال عاشق خونین جگر کنید
یا جان من زمن بستانید بی درنگ
یاپا فرا نهید و خدا را خبر کنید
آری مگر خدا به دل اندازدش که من
زین آه و ناله راه به جایی نمی برم
جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من
از حال دل اگر سخنی به لب آورم
آخر اگر پرستش او شد گناه من
عذر گناه من همه چشمان مست اوست
تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من
او هستی من است..آینده دست اوست
عمری مرا به مهر وفا آزموده است
داند که من نیم که کنم رو به هر دری
او نیز مایل است به عهدی وفا کند
اما اگر خدا بدهد عمر دیگری
**پنجشنبه۱۳/۶/۸۲**






یادمه اولین باری که این شعرو خوندم غروب یه جمعه ی تلخ بود!
جمعه ای که از آسمون خون می بارید.دلم از همه ی دنیا گرفته بود...شکسته بود.فقط می تونستم با خدا حرف بزنم.گریه کردم.انقدر که غروب جمعه با تولد شب پایان یافت.اونروز به خاطر غرورم گریه کردم.به خاطر غروری که زیر پام گذاشته بودم تا در عوض عشق هدیه بگیرم.
چه خیال خامی.....اون جمعه گذشت.جمعه های دیگه هم اومدند و رفتند...دستان من هنوز خالی بودند مثل قلبم....
حالا که از اون روزها گذشته بازهم وقتی این شعرو می خونم یه چیزی ته قلبم فرو می ریزه....
دستان خالی من هیچ وقت پر نشدند.....به جای عشق تمسخر هدیه گرفتم.
تنها یادگاری که برام موند یه قلب شکسته بود!
پشیمون نیستم چون می دونم برای درک احساس دیگران باید درد کشیده باشی....
وقتی با دوست داشتن آشنا شدم بچه بودم و زمانی که به خودم اومدم و دستان خالی و قلب خاک گرفتمو دیدم از کودکی فاصله گرفته بودم.
این عشق یک طرفه بهم یه درس خیلی بزرگ داد....((این که هیچ وقت دل کسی رو نشکنم))
حتی دل کسی که دوستش ندارم!
همیشه جواب عشق عشق نیست اما حداقل کاری که می تونیم بکنیم احترامه....
مدت هاست که از کسیکه دلم رو شکست بی خبرم....دیگه یادش برام تداعی کننده ی احساسم نیست...
نمی دونم چرا اما ته دلم براش آرزوی رستگاری می کنم....بدون این که دیگه دوستش داشته باشم...
((هیچ وقت دل کسی رو نشکنید...هیچ وقت!))
نظرات 36 + ارسال نظر
ستاره سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:34 ب.ظ http://kolbe-roya.blogsky.com/

سلام عالی نوشته بودی یا حق

پژمان سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:41 ب.ظ http://www.sportboy.blogsky.com

سلام ممنون از اینکه تو جشن تولدم شرکت کردی !!! باشه دل کسی رو نمیشکنم !! واقعا قشنگ توصیف کردی { غرورم را زیر پا بزارم و عشق هدیه بگیرم } !!! زیبا بود !

باران سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ب.ظ http://baran0011.blogsky.com

سلام- قشن..ه هم نوشته هات هم امضای حدیدتون
( باران س) را می..م فعلن بای

مهتاب سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:14 ب.ظ http://hanooznafasmikesham.blogsky.com

سلام
می تونم بفهمم داری چی میگی
دستهای منم مثل مال تو
ولی من خیلی وقته که جمعشون کردم و دیگه جلوی هیچ کسی درازشون نمی کنم

کیان سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:52 ب.ظ

سلام. تو ممکنه واسه همه افراد ۱نفر باشی.ولی واسه بعضی افراد تموم دنیا هستی.

حسین سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:04 ب.ظ http://khastetarin.blogsky.com

سلام دوست من وبلاگت خیلی عالیه من لینک تو رو تو وبلاگم قرار دادم تو هم قرار می دی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شازده خانوم سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:12 ب.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

سلام عزیزم.ممنون که به من سرزدی.چه وبلاگ جالبی.دلت همیشه بی غم باشه نازنین.بازم از این کارا بکن

... سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:15 ب.ظ

سلام
به قوله همه وبلاگ قشنگی داری
ولی همون طور که گفته بودم یه اشکال داره

سحر جووون سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 05:05 ب.ظ http://saharvahediyeh.persianblog.com

سلام ببخشید دیروز اینطوری شد واقعا معذرت!!!
وبلاگت هم خییییللییییی قشنگ شده (البته قشنگ بود قشنگتر هم شده!))
مطلبت هم جالب بود آره حالا اگه سعی کنی دله کسیرو نشکنی دیگران دلتو میشکنن تا حدی که حتی تصورشو نمیتونستی بکنی!!!
همیشه از دوستایی که توی قلبی جا دارن خاطراتی میمونه و اصلا به مرور زمان پاک نمیشه بلاخره ۱خاطره هم یه خاطره اس اما مهم اینه که کسی مثه من نگه از بخته بدم بود بگه این بازیه سرنوشته که اگر کسی بهش توجه نکنه میوفته توش (گرچه خواه یا ناخواه آدما اسیره این بازی میشن ٬چه بخوان چه نخوان! راستی بنظره من همه ی عشقها یه طرفه اند و هیچ عشقه دوطرفه ای وجود نداره ((اگر هم بخواد چنین عشقی پدید بیاد دیگران نمیزارن!!۱)))

سیاوش سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 06:59 ب.ظ http://www.king.blogsky.com

یه دنیا یه دنیاست اما آدماش زیادی دو تائی هستن!!!

حسین سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:17 ب.ظ http://www.mh24851.persianblog.com

خیلی فکر کردم که برا این پستت یه چیزی بنویسم...تنها چیزی که اومد توی ذهنم این یه بیت شعر بود: از دوست به یادگار دردی دارم...وآن درد به صد هزار درمان ندهم.

حسین سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:20 ب.ظ http://www.mh24851.persianblog.com

ببین وقتی این بلاگ اسکای بخاد نذاره من بیشتر از یه بار کامنت بذارم من و مجبور مبیکنه به کارای خلاف شرع (البته شرع کامپیوتری :ی) من خوبم الحمدلله. تو خوبی؟؟ چه خبرا؟؟ شنیدم ۵ شنبه جوابارو میدن...منتظر او خبر خوبمااااااااا ؛)‌ بگو ایشالا...منم میگذرونم...دانشگاه حدودا یه ماه دیگه شروع میشه.بدجوری توی خونه حوصلم سر میره.نمیدونم چیکار کنم

مسافر سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:40 ب.ظ http://www.jademarefat.blogsky.com

سلام ..
شهادت امام موسی کاظم رو تسلیت می گم
قلم گیرایی دارید
موفق باشید

شاهد-سردارقلعه تنهایی سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:55 ب.ظ http://castle.blogsky.com

سلام دوست عزیز
وبلاگ قشنگ و پرمحتوایی داری.
این نوشته ات هم واقعا قابل تامل بود . « هیچ وقت دل کسی رو نشکنیم . » . ای کاش بشه.
ضمنا متوجه منظورتون نشدم از اینکه گفتید شما جواب دوستاتون رو می دید . حتما می دم . چرا ندم ؟
اگه دیر سر زدم شرمنده آخه مدتی سرم شلوغ بود.
راستی مگه هم رشته ایم؟
آخه گفتید وقتی رشته ام رو دیدید خوشحال شدید.
امیدوارم موفق باشید.
بازم به قلعه تنهایی ما سر بزنید.
مرسی .شاهد

شاهد-سردارقلعه تنهایی سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ http://castle.blogsky.com

سلام دوباره
خوشحالم که یه تقریبا هم رشته ای پیدا کردم.
امیدوارم هر کدوم رو که قبول شدی توش موفق باشی.
دانشگاهی که قبول شدی رو بهم خبر بده ، خوشحال میشم.
May god speed on you.
Good Luck

امیر سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:38 ب.ظ http://sos444

سلام:آخ از دل شکسته گفتی دل شکسته وآهم درآمد،دل شکشتن امکان نداره بیجواب بمونه،حتی اگه ما آرزوشو نداشته باشیم،این تجربه منه باور کن تو راست میگی دل هیچ کسو نباید شکست حتی دشمن تابعد...

امیر چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:14 ق.ظ http://sos444

سلام:دوست بارانیم من اگه نبودم به دلیل یه کم بازداشت بودن بود که با دادن چند سکه به عشق فروشان آمدم،گفتم ازم دلگیر نشی که به شما نگفتم دعام کن از دست عشق فروشان در امان باشم تا بعد...

کیمیاگر چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:55 ق.ظ http://alquimista62.persianblog.com

سلام باران خانوم
ممنون که به وبلاگ من سر زدی و ممنون که نظرتو گفتی
از این که می بینم هنوز کسایی هستند که به روح جهان اعتقاد دارن خوشحالم
فقط یه چیز می تونم بگم...
امیدوارم ۱۷ شهریور یه روز پر خاطره برات باشه......

شورش چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:01 ق.ظ http://deadman2048.persianblog.com

سلام . نمیدونم چی بگم .موفق باشی . و امیدوارم هرکی تو کاار قلب شیکونیه خودش بشکنه .

محمد چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:24 ق.ظ http://lovegarden.persianblog.com

سلام باران جان چرا همش وبلاگن درباره غم و اندوه و از این چیزاست بابا مگه خودت بهم نگفتی بی خیال این چیزا پس بیخیالش به دنیا بخند تا دنیا بهت بخنده

marmar چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:50 ق.ظ http://sangesepid.persianblog.com

سلام عزیز، مرسی سر زدی، مگه معلم زبان نیاز داری؟ باز هم سر بزن بیشترتر آشنا شیم ؛)

شاهد-سردار قلعه تنهایی چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:24 ب.ظ http://castle.blogsky.com

سلام سه باره!
خوبی؟
خواستم بگم من آپم سر بزن.
ضمنا مرسی که بهم خبر می دی .
راستی انشاالله قبول شدی هر وقت سوالی ، راهنمایی یا معرفی کتابی چیزی خواستی بهم بگو ، بتونم خوشحال می شم راهنمایی ات کنم.
شاهد

پژمان چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:32 ب.ظ http://www.sportboy.blogsky.com

سلام ممنون امیدووارم حالت خوب باشه !!! در مورد نظرت موافقم

*صابر* چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:48 ب.ظ http://giitarist.blogsky.com

بابااااااااا دمت گرم... ایول به ولت :دی !! ... فدات.

امیر چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:12 ب.ظ http://sos444

سلام:عزیز من تو را به خدا بیخیال شو بعدا باهات مفصل حرف دارم فعلا به لحظه گذروندن فکر کن باشه خواهش میکنم تا بعد...

مریم چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:34 ب.ظ http://www.saint-mary.persianblog.com/

سلام...خوشحالم که دوباره می بینمت...گفتی که یه زندگیه جدید رو شروع کردی پس لطفا انقدر غمگین نباش...شعر خیلی قشنگی بود...راستی کنکورو چه کار کردی؟

زندوووووووووووووووونی پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:53 ب.ظ

بارون جوونم سلام ... اها پس اون جمعه خون جای بارون می چکیده ها ؟!؟!!؟!؟!؟ می دونم ..بارونم من فک نمی کنم دله کسی رو شکسته باشم ... ولی بعضی ها میگن که دلشونو شکستم .... البته ادم زیاد بدی نیستما ... ولی گاههههی اوقات نمی دونم دارم چیکار میکنم ....... همه چی یه روز فراموششششش میشه عزیزم ... بازم میگم که خیلی بزرگی ..خیییییییییییلی .

امیر پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:09 ب.ظ http://sos444

سلام:عزیز من،هر چقدر گرفتار باشم واسه این چند تا دوست عزیز که تو حتما در راس هرمی همیشه وقت دارم،میبینی من چقدر فراموش کارم همیشه یادم میره که تو چقدر احساساتت پاک،لطیف واز همه مهمتر شکستنی است مثل،،حباب،،میبینی بدون اینکه بخوام دل تو رو مثل اینکه شکستم در صورتی که من فقط خواستم ازت خواهش کنم یه کم صبر کنی تا سر فرصت باهات همدردی کنم کمی اشک بریزیم و حالی کنیم،خواهش میکنم زودتر این متن وبخون تا من خیالم راحت بشه سوء تفاهمها رفع شده ومن گرفتارم که باشم برای شما وقت وشانه خالی واسه گریه کردن دارم،،نمیدونم چرا هر وقت شانه واسه گریه کردن را میشنوم یاد فیلم کنستانتین میافتم،،بگذریم حالا اگه بخشیدی بریم سر گریه کردن خودمون

امیر پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 05:27 ب.ظ http://sos444

سلام:دوست عزیز چرا؟کم طاقت شدی؟چرا؟خوت و عذاب میدی؟چرا؟روبروی خودت میایستی عزیز،اینکه گفتم لحظه ها را بگذرون منظورم این بود که تو در حال حاضر باید کمتر فکر کنی بیشتر بگذرونی تو دل کسی رو نشکستی تا جایی که من میدونم البته دلتم شکسته شده تو،،همه ما وارثیم وارث عذاب عشق،سهم اون کس بیشتره که میشه خراب عشق،،تو نباید از کسی فرار کنی تو باید به طرف دیگران هم بری و مطمئن باش تو مقبولترینی برایشان گاندی میگه،،اول تو را نادیده میگیرند،بعد به تو میخندند،سپس باتو میجنگند،دست آخر با تو همراه میشوند،،عزیز من اینقدر فکر به بیراه نکن راه تو مشخصه و اون پیدا کردن مسیری که دوست داری وبس،حالا باید کسانی را پیدا کنی در این راه با تو هم مسیر باشند تو باید انتخاب کنی و از شکست نترس مانع از رفتن میشه،همه تجربیاتتو بکار بگیر اگر هم اشتباه بود اشکالی نداره،به خودت مسلط شو با خودت نجنگ با خودت همراه شو تو چون بر خلاف خودت رفتار میکنی اینطور شدی به خودت اجازه اشتباه منطقی وتوجیه پذیر بده وبرو امیدوارم که موفق بشی از ترس شکست بیحرکت نمان شکست بخور ولی با در نظر گرفتن تجربیاتت،خواهش میکنم عوض شو،من نه تورو دیدم نه به شکل قدیما باهات آشنا شدم ولی کاملا مشخصه که از ترس شکست بیحرکت ماندی برو برو،به گذشته ومخصوصا شکستهای اون فکر نکن خواهش میکنم،به پیروزی و آینده فکر کن برای تو به قبل فکر کردن سمه اینها رو بیخیال شو تو رو خدا باشه باشه،به مسائل بد گذشته فکر نکن همین برو جلو،منتظرتم همیشه تا بعد...

حسین جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:10 ق.ظ http://www.mh24851.persianblog.com

این کامنت امیر و که خوندم دلم یه جوری شد...نبینم بخای گریه کنی عزیز دل...نبینم ناراحتی که خدا شاهده ناراحت میشم..چی شده؟؟ چرا گریه؟

حسین جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:56 ق.ظ http://www.mh24851.persianblog.com

خدائیش این بلاگ اسکای با این یه کامنت در روزش داره من و شاکی میکنه.همون جریان قدیمیه یا اینکه یه چیزه جدیده؟؟ من یکم نگران شدما!!

پارسا جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:31 ق.ظ http://khalvatkadeh.blogsky.com

سلام دختر خوب
همیشه کسانی که عاشقند و یا یه روزی عاشق شدند؛ برای من یه ارزش دیگری داشتن و دارن؛ میدونی عشق به آدم رشد میده؛ آدم خیلی چیزا میتونه از عشق یاد بگیره... اینکه آدم غرورش رو زیر پا میذاره و خودش رو میشکنه؛ حتی اگه به اون چیزی که میخواد نرسه ارزش داره.
خوش باشی خواهر کوچک من

محمد جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:58 ب.ظ http://derakht18.blogsky.com

salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam
kheili khoobe
به من هم سر بزن.خوشحال میشم.
www.derakht18.blogsky.com

پسرک تنها جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:06 ب.ظ http://asemanesaf.tk

سلام باران عزیز ..... امیدوارم روزی برسه که هیچ دلی شکسته نشه ...... هیچ معشوقی از عشقش جدا نشه ...... امیدوارم تمامی آدما خوشبخت بشن .بابا می گه دل خوش و تن سالم که باشه بقیه چیزا درست میشه ..... امیدوارم هیچ وقت دل خوشی هامون رو از دست ندیم !! //.....دلم گرفته ... می خواهم بگریم اما اشک به میهمانی چشمانم نمی آید !! تنم خسته و روحم رنجور گشته !! می خواهم از این همه ناراحتی بگریزم ٬ اما پاهایم مرا یاری نمی کنند !! .... مانند پرنده ای در قفس زندانی گشته ام !! از این همه تکرار خسته شده ام !! چه قدر دلم می خواهد طعم واقعی زندگی را بچشم !!

شورش جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 06:58 ب.ظ http://deadman2048.persianblog.com

سلام . بعد از یه ماه آپیدم . هنوز هم غصه میخوری ؟

زندوووووووووووووووووونی شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:23 ق.ظ

سلام بارونم .... چرا آپ نکرید منتظر بودم بیام مو ببینمت ... ولی آپ نکردی نمی دونم شاید گرفتار بودی عزیزم ... ولی الانو مطمئنم که خفتیدی (نیگاه ساعت کن) اوکی؟!؟!؟پس فهلا برم تا بیدارت نکردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد