بسترم
صدف خالی یک تنهائیست!
وتو...
چون مروارید...
گردن آویز کسان دگری....

ه.ا.سایه
نظرات 11 + ارسال نظر
ملیحه چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:15 ق.ظ http://sarabtalkh.persianblog.com

سلام من از امیر هیچ خبری ندارم جز همون کامنتی که خودش گذاشته بود حقیقتش خودم هم خیلی ناراحتم .. هیچ کاری هم از دستم بر نمیاد... اگر خبری پیدا کردیم من رو بی خبر نذارین .. ممنون میشم ./.

امیر چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:10 ق.ظ http://salamedobarerehbeaftab

سلام:عزیز من من هیچوقت با هیچ دوستی قهر نمیکنم،راستشو بگم از قهر کردن با اونها که احساس میکنم دوستم دارن میترسم،عجیب گرفتاریهای گذشته یکباره هجوم آورده نمیدونم آخرش چی میشه،فعلا مجبورم که داستانم وتغیراتی بدم و شاید مقبول افتد تو نمیدونی من گرفتار چه مکافاتهایی هستم دریغ از پارتی گردن کلفتی که جلوی اینها را بگیره،وبم رو عوض کردم برای نشان دادن حسن نیت اول به شما آدرس دادم من برای هیچ کس کامنت نزدم توی این مسائل اخیرم فقط رو وب خودم یه کامنت وهمین،باران جان من وب جدیدم وطی چند روز آینده با قالب همون وب قبلی تبدیل میکنم فعلا همون شکل موجود و همون ،،سرآغاز ،،نوشتم از نظر قالب نمیخوام تغییری بدم ولی داستان را باید عوض کنم که میکنم،قدرت عجب چیز عجیبییه،من که فقط دارم باهاش له میشم،دست از سرم برنمیدارن دیگه دارم دیونه میشم و خیلی خسته،دیگه انرژی ندادم نه،دیگه ندارم،پس کی من روی سکوت،آرامش وهزار چیز که همه به راحتی دارند وخواهم داشت،فکر کنم هیچ وقت؟؟؟به خدا برم اون دنیا راحترم،الان که باهات صحبت میکنم شنیدم فردا ماه رمضان شروع میشه،من که ریه هام چرک کرده دارم پنیسیلین میزنم،اونم از نوع یک و دویست ده تا باید بزنم،روزه نمیتونم بگیرم ولی مارو دعا کن،ماه رمضان تمام میشه مشکلاتم تموم بشه یا پاکم کنه وبعد ببرتم،دیگه بریدم بریدم،بریدم،بریدم،بریدم،بابا یکی نیست عمق درد منو بفهمه وکمکم کنه،خسته شدم، خسته شدم به کی بگم چه بلایی سرم آوردند،میدونی چرا ریه هام چرک کرده،ولش کن با بامن دارم خودم و برا رفتن آماده میکنم کجا؟؟؟اونجا که شکایت کنم از این بنده ها و کسی شکایتمو دور نیاندازه اونجا که قدرت مطلقش جلوی این همه نامردی وبیمعرفتیو آدمهای خائن وبگیره،ببین یه عشق با من چیکار کرد،دست بردار هم نیست،تازه باید کلی ببخشید بگیم که چیه بهم خیانت شده،اگه خیانت کرده بودم تکلیفم چی بود؟؟؟همه چی وارونه شده،خدا صدامو بشنو....باران جان من تمام مطالبت رو خوندم خیلی حرف زدم ولی بگذار به حساب این چند روز که نبودم،دعام کن که بدجوری دنبال نجاتم،از ظرفیتم خارج شده،یا تا آخر ماه رمضان........باران جان خوشحالم که دانشگاه رو تجربه کردی،سلامت باش که فقط همین رو میخوام،خدا حافظ یار مهربانم.......

الناز چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:09 ق.ظ http://mesleelnaz.blogsky.com

سلام باران جون
شعرت خیلی قشنگ بود .... انگار دیگه به دانشگاه عادت کردی نه؟؟؟؟
یک کم از دانشگات بنویس تو وبلاگت ... دوست دارم از جو اونجا بدونم.... دعا کردنم یادت نره قشنگم(بوس)

بامداد چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:46 ق.ظ

باز کن پنجره راتاکه احساس هوایی بخورد

مهدی چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:27 ب.ظ http://www.a-man-in-the-hell.mihanblog.com

بابا دمت گرم ... چه آهنگ قشنگی ... چه متنی داغ دلم رو تازه کردی ای ول ... حال کردم ... می دونی تو این نوشته چه قدر درد پنهان چقدر احساس ... چقدر بی وفایی!!!
من قلبم یه بار شکست .... بدم شکست و دیگه نخواستم کسی بهم بچسبوندش ... همه تیکه هاش گرد گرفته مونده!!!
درشم قفل کردم ... هیچوقت نمیتونم فراموش کنم ...
have fun gurl TC and bYe for NoW

زندوووووووووووووووووونی چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:51 ب.ظ

قققققربووونت بشم ..والا تو انقد خوبی که احتیاجی به دعایه ادمی مثه من نداری ....بعدشم جونه خودت که اینقد واسسه من عزییز بیخی که کجایم ..راسی بت گفتم اسمم چیه؟؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟ فک کنم گفتم نه ؟(چه بد!!!!!)..خوب اره بابا خوندم میگم که یارو حالششششش خراف بیده بید ....بخدا شاید از تست کنکور هم بدتر بپرسه ..خدا خیرش نده ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!خوب قربونت برم من ..اوچیکتم ..فههههلا

پژمان چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:51 ب.ظ

تحویل بگیر:)

یحیی چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:21 ب.ظ http://roze-sahra.blogsky.com

سلام باران جونم
مثل همیشه زیبا بود...عکس هم که دیگه معرکه.........
امیدوارم این رو ترم موفق باشی......فعلا

فلفلی چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:22 ب.ظ

سلام. وای ... چه عکس قشنگی گذاشتی.... خیلی با مفهومه .

... چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:03 ب.ظ

سلام باران خانوم عزیزم
این آخرین نظری که برات میزارم
به ما که محل نذاشتی ... اشکال نداره
به امید دیدار
خدانگهدار

آریانا جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:00 ق.ظ http://www.arianapoem.persianblog.com

سلام.خیلی زیباست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد