اسارت را بیاموز آن زمان که در اوج تمنایی! بیاموز زیبایی هم صحبتی با دیوار را همدلی با سایه را بیاموز که آفتاب همیشه هم نوید بخش نیست بیاموز تا نو شوی از نو بیافرینی از بند واژه ها به در آیی و جهانی دگر آفرینی بیاموز که دیگر امید حرفی برای گفتن ندارد بیاموز تغییر را تحول را اما از بن و ریشه تغییر ده!
اری باید بیاموزیم که:
همیشه یک پرده به قدر وسعت یک پرده نقش می گیرد. پس پرده افکارت را کنار بزن که سکوت شب از صوت رنگ لبریز است ......... مرسی که سر زدین.. نه هیچ وقت فراموش نشدی ....
سلام:تمام زایشهای دنیا دردآلود است ودر تو چیزی بوجود آمده که حتما به تو در ادامه راهت کمک میکند،شک نکن،تسلیم ابتدای تغییر میتواند باشد اگر بخواهی تا بعد...
سلام...اینقدر دیر بهت سر زدم که دلم نمیاد زود هم از پیشت برم...نوشته های قشنگت رو چند بار خوندم...خوشحالم که برگشتی و مثل بارون محبت هاتو روی سرم میباری...نمیدونم چرا میگی فراموش شدم..ما آدما هیچ وقت فراموش نمیشیم...دلم یه جورایی گرفته...از همونایی که که اگه نگم اشکام در میاد...میدونی...عکسای وبلاگت منو یاد گذشته های دور می اندازه...دور دور دور...بگذریم...بازم خوشحال میشم بهم سر بزنی گرچه هنوزم باور نمیکنم برگشتی...پس منتظرت هستم هر وقت که بیایی..لینک قشنگت رو هم حتمن میزارم...فعلن با اجازه...موفق باشی...
سلام باران جان . خوبی ؟ وبلاگ قشنگی داری . دلم نیومد نظر نداده برم . لذت بردم . به امید دیدار .. دوست تو سهیل از وبلاگ گروهی دوست دارم
اسارت را بیاموز آن زمان که در اوج تمنایی!
بیاموز زیبایی هم صحبتی با دیوار را
همدلی با سایه را
بیاموز که آفتاب همیشه هم نوید بخش نیست
بیاموز تا نو شوی
از نو بیافرینی
از بند واژه ها به در آیی
و جهانی دگر آفرینی
بیاموز که دیگر امید حرفی برای گفتن ندارد
بیاموز تغییر را
تحول را
اما از بن و ریشه تغییر ده!
اری باید بیاموزیم که:
همیشه یک پرده به قدر وسعت یک پرده نقش می گیرد. پس پرده افکارت را کنار بزن که سکوت شب از صوت رنگ لبریز است
.........
مرسی که سر زدین.. نه هیچ وقت فراموش نشدی ....
سلام باران جان . بابت وبلاگت بهت تبریک میگم. از خوندن مطالبت لذت بردم. خوش باشی و سلامت.یا علی.
سلام .... هرچی فکر میکنم نمیدونم باید چی بگم ... فقط تپش قلبام ... (اون شعر هم از خودم هست)
سلام:تمام زایشهای دنیا دردآلود است ودر تو چیزی بوجود آمده که حتما به تو در ادامه راهت کمک میکند،شک نکن،تسلیم ابتدای تغییر میتواند باشد اگر بخواهی تا بعد...
سلام...اینقدر دیر بهت سر زدم که دلم نمیاد زود هم از پیشت برم...نوشته های قشنگت رو چند بار خوندم...خوشحالم که برگشتی و مثل بارون محبت هاتو روی سرم میباری...نمیدونم چرا میگی فراموش شدم..ما آدما هیچ وقت فراموش نمیشیم...دلم یه جورایی گرفته...از همونایی که که اگه نگم اشکام در میاد...میدونی...عکسای وبلاگت منو یاد گذشته های دور می اندازه...دور دور دور...بگذریم...بازم خوشحال میشم بهم سر بزنی گرچه هنوزم باور نمیکنم برگشتی...پس منتظرت هستم هر وقت که بیایی..لینک قشنگت رو هم حتمن میزارم...فعلن با اجازه...موفق باشی...
سلام عزیز وبلاگ جالبی داری موفق باشی